شناسایی ذینفعان
اولین گام در کار با ذینفعان، یافتن آنها و اطمینان از حضور ذینفعان صحیح در تیم است. بخشهای زیر در مورد انواع مختلف ذینفعان، نحوهی یاریرسانی آنها به پروژه، نحوهی شناسایی آنها و نحوهی راضی نگه داشتنشان توضیح میدهند. اما اگر مردم برای ذینفع شدن رقابت دارند و به نظرتان نباید در این دسته جای بگیرند، نترسید و از حامی مالی پروژه، مشتری یا سایر ذینفعان بخواهید که به شما در راستای کنترل افراد ورودی به گروه ذینفعان یاری برسانند.
صرفنظر از نقشی که ذینفعان ایفا میکنند یا گروهی که به آن تعلق دارند، آنها به پروژه کمک کرده یا چیزی از آن میخواهند. بهعنوان مثال، حامی مالی پروژه قدرت ایفای نقش مدیریت پروژه و دریافت پشتیبانی در صورت درخواست را به شما میدهد. در عوض، حامی مالی به خروجی مثبت نیاز دارد.
در دنیای پروژه اختلافات به وجود میآیند و یکی از سختترین مشکلات، ذینفعانی هستند که از پروژه پشتیبانی نمیکنند. شاید پروژهی شما بهترین راهکار برای ماموریتهای کلی سازمان باشد، اما به تعداد کمی از ذینفعان در راستای دستیابی به اهداف عملکردی ویژه و در نتیجه پاداشهای متعاقبشان آسیب میرساند. یا شاید نیاز باشد یک گروه تغییرات رادیکالی را در نحوهی عملکردش به وجود بیاورد تا دورهی فرایند کسبوکاری که چند گروه دیگر در آن مشارکت دارند کاهش بیابد.
زمانی که یک پروژه بر برخی از گروهها تاثیر بیشتری دارد، امکان دارد ذینفعان آن گروهها خود را عقب بکشند. همچنین امکان دارد ذینفعان درصورتیکه عوایدشان از پروژه مطابق انتظاراتشان نباشد، پشتیبانی خود را قطع کنند. چه آنها کارکرد راهکار منتخب را بیاعتبار جلوه دهند، چه منابع لازم برای تکمیل پروژه را تامین نکنند و چه با طرح مشکلات جعلی حرکت آن را آرام کنند، این ذینفعان بهترین تلاش را برای دستیابی به اهدافشان انجام میدهند.
اولین گام برای پیروزی بر ذینفعان مخالف این است که نگرانیهایشان را درک کنید. اگر آنها دلیل مبارزهشان با پروژه را نمیدانند، امید اندکی برای قانع کردنشان خواهید داشت. اما اگر نقاط درد و شکایت آنها را شناسایی کنید، شاید بتوانید مسیر پروژه را تغییر داده و آنها را راضیتر کنید. بهعنوان مثال، اگر یک گروه باید جریان کاری خود را عوض کند، میتوانید مقداری از روند توسعه را تغییر اولویت دهید تا بهبودهای مدنظر گروه را محقق نمایید.
به همین ترتیب، میتوانید بر روی عوایدی که پروژه برای کل سازمان فراهم میکند تاکید کنید و به سخاوتمندی ذینفعان امید داشته باشید. گاهی اوقات هیچ عوایدی ندارید که به ذینفعان ناراضی ارائه کنید. در این صورت، میتوانید از حامی مالی پروژه یا ذینفعان پشتیبانش بخواهید تا به شما در راستای جمع کردن مسائل یاری برسانند. اگر اهداف عملکردی مشکلتان هستند، میتوانید از مقامات اجرایی بخواهید که با تغییر برنامههای جبرانساز، مسیر پروژه را تغییر دهند. متاسفانه تیمهای اجرایی، حامیان پروژه و سایر ذینفعان همواره پشتیبان شما نیستند. برنامههای جبرانساز پیچیده بوده و تغییرشان دشوار است. حقیقت را باید گفت، با توجه به سیاستها و همکاری طولانیمدت پس از اتمام پروژه، مقامات اجرایی غالباً ترجیح میدهند شما را فدا کرده و روابط دیگرشان را نگه دارند.
بهعنوان مدیر پروژهای که با ذینفعان بیمیل یا کمتحرک کار میکند، بهترین کار شناسایی خطراتی است که موقعیت کنونی ایجاد میکند. در ادامه باید برنامهای برای این مشکلات توسعه داده و خطرات و گزینهها را با تمامی اعضای گروه ذینفعان به اشتراک بگذارید تا بتوانید تصمیمی آگاهانه در مورد کارها بگیرید. راهکارها شاید همانند حسابداری سرراست نباشند. در اینجا جواب صحیح نداریم. ریسکها شاید هیچگاه به ثمر نرسند. اگر ریسکها به وجود بیایند، برنامهی کاری ما باید موقعیت را با موفقیت حل کند. متاسفانه مدیریت پروژه همواره یک پایان خوش را تحویل نمیدهد. اگر ذینفعان بیمیل به پروژه آسیب برسانند، شاید تنها بتوانید دست به دعا بردارید و امیدوار باشید که تیم زحمات شما را تشخیص دهد.